A Taliban fighter stands guard outside the Shah-e Doh Shamshira Mosque, on the first day of Eid al-Adha, in Kabul, Afghanistan, July 9, 2022. REUTERS/Ali Khara
Report / Asia 20+ minutes

چالش های امنیتی در افغانستان طالبان

س از یک سال حکومت طالبان در افغانستان، جنگ به میزان قابل توجه کاهش یافته است. اما مشکلات جدی امنیتی، از جمله حضور ستیزه جویان خارجی، هنوز وجود دارد. بازیگران خارجی باید بر مقامات جدید فشار بیاورند تا به وعده های خود پایبند باشند و از هر اقدامی که خشونت های بیشتر را شعله ور سازد اجتناب ورزند.

  • Share
  • Save
  • Print
  • Download PDF Full Report

یافته های اساسی

موضوع جدید چیست؟ مرگبار ترین جنگ جهان در سال ۲۰۲۱ پس از تسلط طالبان بر افغانستان به ارامش آشفته تبدیل شده است. سطح خشونت بسیار پایین است اما در حال افزایش است،  زیرا طالبان با دو گروه شورشی می جنگند. اما بزرگ ترین نگرانی برای خارجی ها این است که طالبان به جنگجویان خارجی مانند ایمن الظواهری رهبر کشته شده ای القاعده پناه داده اند.

چرا مهم است؟ اگرچه هیچ یک از این چالش ها تهدید جدی برای حاکمیت طالبان در آینده ای نزدیک نیست.، اما مقامات در حل این چالش ها باز مانده اند. در برخی موارد انها به تاک تیک های خشن متوصل شدند که مردم محلی را از خود بیگانه میکرد. آنها کاری رضایت بخش در مدیریت گروهای جهادی بین المللی به ویژه برای کشورهای همسایه که در برابر حملات شبه نظامیان آسیب پذیر هستند، انجام نداده اند.

چه کار باید صورت گیرد؟ طرف خارجی برای حفظ منافع خود باید از اقدمات گذشته مانند حمایت از گروهای نیابتی یا هدف قراردادن مستمر دشمن خود از هوا خود داری کند، زیرا هیچ یک از این دو نمیتواند امنیت را بهبود بخشد. تعامل محتاطانه با طالبان، هر چند نا خوشایند است، اما ممکن است بهترین اقدام باشد.

خلاصه اجرایی

پیروزی طالبان چنان تغییر غیر منتظره ای را در افغانستان به وجود اورده است تا پایان سال ۲۰۲۱ میزان کشتار در اکثر مناطق افغانستان کاهش یافته است، اما شاید همه چیز گلگون نباشد. طالبان در گیر جنگ با دو گروه شورشی هستند. یکی شاخه محلی دولت اسلامی (داعش- خراسان ) و دیگری جبهه مقاومت ملی ( جبهه مقاومت ) بشمول گروهای دیگر که با نظام قبلی همسو بودند. اما بزرگ ترین نگرانی برای کشور، حضور گروهای شبه نظامی خارجی است که در گذشته برای پناه گرفتن به طالبان متکی بودند، مانند حمله ای هوا پیمای بدون سرنشین در ۳۱ جولای در کابل که منجر به کشته شدن ایمن الظواهری رهبر القاعده شد. به آن هم خارجی ها نباید به جنگ های نیابتی یا حملات مداوم با هوا پیماهای بدون سرنشین متوسل شوند. در عوض، آنها باید طالبان را در قبال تعهدات امنیتی خود جوابده دانسته و همکاری محتاطانه را در مورد مسائل ارائه دهند، حتی اگر بی اعتمادی اساسی وجود داشته باشد. تا آنجا که به طالبان مربوط میشود چون آنها مسؤل امنیت سر تا سری افغانستان است آنها باید نیروهای خود را حرفه یی کنند، از مجازات جمعي خود داری نموده و فرمان عفو مقامات دولتی و نیروهای امنیتی سابق را عملی سازند.

تصویر وضعیت امنیتی افغانستان در دوران حکومت طالبان کشور آرام را نسبت به یک سال پیش نشان میدهد. البته، اگر مناطق که در آن خشونت وجود دارد بطوری مؤثر مدیریت نشود ، به یک تهدید بزرگ امنیتی تبدیل خواهد شد - یکی از ویژه گی های مهم تصویر جدید تغیر وضعیت قدرت طالبان است، زیرا آنها اکنون در اکثر مناطق کشور ظاهراً آرام هستند. با اینکه صدها پوسته از شاهراها و جاده های عمومی برداشته شده است، اما به نظر میرسد که طالبان نیروهای امنیتی کافی برای محافظت از تمام این پوسته ها را ندارند و خطر خاص از سوی روستا ها احساس نمیکنند زیرا در طول دو دهه جنگ ، این روستا میزبان جنگجویان خودشان بود. در عین حال ، آنها هنوز با نقش امنیتی شهرها و بخش های از شمال که از پشتیبانی کافی مردمي برخوردار نیستند، اشنای ندارند. طالبان در حال که هنوز در کابل مستقر شده اند و برای آینده برنامه ریزی میکنند، و برنامه های بزرگ را برای یک پایگاه امنیتی بزرگ اعلان کرده اند، اما تلاش ها برای ایجاد این نیروها هنوز در مراحل اولویه است. راه حل ممکن است سال ها طول بکشد.

در عین حال، طالبان دست کم با دو شورش کوچک نیز روبه رو هستند. در حالکه در شرق و برخ مناطق شمال  با داعش خراسان در جنگ هستند، در شمال نیز درگیر مبارزه با نیروهای سابق ارتش، پولیس و امنیتی هستند که آنها را در اگست ۲۰۲۱ شکست داده بودند. کارزار بی رحمانه علیه داعش-خراسان در شرق، توانای های آنها را کاهش داده است، اما داعش خراسان شروع به تغیر منطقه عملیات و تکتیک خود کرده است – حتی حمله به کشورهای همسایه افغانستان در اسیای مرکزی کردند، تا نشان دهند که توانائی انجام عملیات از ساحات تحت تصرف طالبان را دارند. در عین حال بزرگترین گروه از شورشیان شمال، جبهه مقاومت، علیرغم این یا شاید به این دلیل قوت پیدا میکند که طالبان در مقابل آنها اقدامات تند دست میزنند.

طالبان با مواجه شدن این چالش ها به طور همزمان (اما نسبتأ مخفیانه ) شروع به برداشتن گام های محدود برای باز دارندگی شبه نظامیانی کرده اند که تا اکنون غیر فعال اما خطرناک بوده اند. از جمله القاعده و سایری گروه های جهادی که اهداف منطقوی یا بین المللی دارند و برای چندین دهه به طالبان پناه آورده اند. هدف از رفتار طالبان با این گروها ممکن است متوقف ساختن آنها به گونه باشد که آنها را علیه دولت جدید خود تحریک نکنند. به نظر میرسد حفظ چنین تعادل ظریف به یک ضرر تبدیل شده است و ممکن است ادامه آن غیر ممکن باشد، به ویژه پس از حمله طیاره بدون سرنشین امریکایی و کشته شدن الظواهری. کشته شدن او بیشتر نشان دهنده رغبت متضاد طالبان است، آنها از یک سو میخواهند میزبان گروهای جهادی بین المللی باشند که اصولا خواهان سرنگونی  نظامی بین المللی هستند و از سوی دیگر خواستار به رسمیت شناختن حکومت خویش از این نظام میباشند.

هنگام که مشکلات امنیتی ایجاد میشود واکنش اولویه طالبان در برخ موارد مشکل را بد تر کرده است. اما آنها اغلب اوقات در باره مشکلات بزرگ راه رد را انتخاب میکنند، شامل این ادعای غیر قابل قبول که القاعده در افغانستان وجود ندارد. طالبان نیز به طور مشابه وسعت شورش محلی را رد میکنند، احتمالا برای خنثی کردن تلاش های آنها برای جلب و جذب مخالفان خود اگر چه آنها همزمان به تاک تیک های خشن مخالفان را سرکوب میکنند. اینها شامل بازداشت خودسرانه، شکنجه، قتل های غیر قانونی، مجازات های دسته جمعی، و برخوردهای تعصب امیز چیزی است که به وسیله ان نیروهای امنیتی طالبان تمام قوم و یا هم گروهای مذهبی را بخاطری نشانه میگیرند که بعض افراد آنها با شورشیان همدردی داشته و یا هم نفرت علیه آنان را ایجاد مینمایند.

خود طالبان میدانند که این تکتیک های خشن اغلب منجر به تشویق افغان ها به حمایت از مخلفان آنها میشوند. بنا بر این مقامات در حال ازمایش روش های ملایم تر در زمینه امنیتی هستند. در برخی موارد پرسونل امنیتی خود را تغیر میدهند تا سربازان شان در درگیری های محلی درگیر نشوند و پیشنهاد آزادای زندانی ها را به شرط تضمین رفتار خوب آنها توسط رهبران قومی میدهند. آنها تلاش گسترده ای را برای جمع آوری تسلیحات از جمله یک پروسه ای بی سابقه تفتیش خانه به خانه برای مصادره ای سلاح ها اغاز کرده اند. همچنین آنها از قدرت نرم علمای دینی استفاده نموده تا تمام کشور را متقاعد کنند که از مقاومت در برابر حکومت خود داری نمایند. مهم اینست که طالبان بر اجرای عفو عمومی برای کسانیکه اراده جنگیدن ندارند، اصرار می ورزند. آنها همچنین از رقبای قدیمی از جمله نیروهای امنیتی سابق میخواهند که در باز سازی کشوری مشارکت نمایند.

 اگرچه این ابتکارات هنوز بطور کامل خشونت علیه طالبان را متوقف نکرده است و این تلاش ها را نمیتوان تهدید حیاتی برای بقای رژیم جدید تلقی کرد، از نقطه ای نظر طالبان اما سوال اینجاست که آنها چگونه میتوانند از بدتر شدن اوضاع  جلوگیری کنند. سناریوهای زیادی در آینده وجود دارد که ممکن است خطرات جدی برای ثبات ایجاد کند: تقسیم طالبان به چند دسته، اتحاد گروهای مخالف مسلح، و یا تمرد گروهای جهادی مسلح در قبال تلاش های طالبان برای کنترول آنها. اما در حال حاضر چنین انکشافات بعید به نظر میرسد. خطر دیگر این است که کشورهای منطقه یا قدرت های غربی جنگجویان نیابتی را مسلح کنند یا کشورهای غربی دست به حملات هوایی زنند و یا اقدامات خودسرانه ای را علیه  نظامیگران خارجی در خاک افغانستان انجام دهند که این میتواند اثرات غیری منتظره ای دیگر داشته باشد. به نظر میرسد که احتمال چنین رفتار پس از کشف رهبر القاعده در کابل افزایش یافته است. حضور الظواهری در قبل کابل کشورهای خارجی را بر توانایي طالبان و یا هم تمایل آنها برای کنترول پیکار جویان بیرون مرزی را مشکوک ساخته اند. حقیقت این است که جهان نگران نگرش بی تفاوتی مقامات جدید افغانستان نسبت به جهاد گرایی است که (حد اقل در حال حاضر ) با آنها رابطه دارند.

اما همچنان اولویت قدرت های خارجی باید این باشد که افغانستان به سمت بی ثباتی نرود. اگرچه ایالات متحده و همپیمانانش به صراحت اعلان کردند که توانایی حمله به اهداف در کشورهای دیگر را در افق حفظ خواهد کرد. حمله ای موفق آمیز به رهبر القاعده نمیتواند استرابیژی گسترده تری باشد. چرا که افزایش بمباران گروه های شبه نظامی را نابود نمیکند. خیلی ها بعید به نظر میرسد که گروهای شورشی ضد طالبان در این زودیها متحد گردیده و در جنگ داخلی پیروز و یا کابل را تصرف کنند حتی در صورت تمویل بیروني. برعکس استفاده ازاین  تکتیک های - مانند افزایش حملات طیاره های بدون سرنشین و یا حمایت از مخالفان مسلح طالبان – موجب افزایش کشتار غیر نظامیان، تحریک احساسات ضد غربی و بطور بالقوة حمایت بیشتر مردم از طالبان خواهد شد. همچنان این روش ها میتواند که تشنج بین دولت های غربی ومقامات فعلی (طالبان) را بیشتر کند، که احتمالا جلوگیری از همکاری ها خواهد کرد. طالبان بیشتر جهادی ها را به آغوش خواهد گرفت، یا اعضای طالبان را به  پیوستن به داعش تشویق خواهند کرد.

بهتر راه این است که طالبان را به وعده های شان، که شامل جلوگیری از گروهای جهادی بیرون مرزی نیز میشود، پایبند سازیم و در عوض کمک های محدود در مسائل مشترک امنیتی به آنها ارائه دهیم. غرب ممکن است علاقه ای به همکاری امنیتی با طالبان نداشته باشد، اما فرصت های برای همکاری وجود دارد: مانند کمک به طالبان در جلوگیری از قاچاق اسلحه و تامین امنیت انبارهای سلاح. اگر جهان میخواهد که نیروهای امنیتی طالبان حرفه ای تر رفتار کنند، کمک کننده گان میتوانند برنامه های را با هدف آموزش طالبان در مورد تعهدات قانونی شان، که پولیس بخش از آن است، گسترش دهند. همچنین نیاز به همکاری های بین المللی در زمینه مدیریت خوب مرز ها وجود دارد که برای همه طرف ها مهم است. پاک سازی مین ها و مهمات منفجر نا شده در مقیاس وسیع میتواند طالبان و خارجی ها را به همکاری با همدیگر وادار کند. نیازی به اعتماد طالبان نیست. برعکس، این دقیقا همان چیزی هست که باید بیشتر به آن توجه شود، زیرا دنیا به طالبان باور ندارد که آنها برای افغان ها امنیت را تأمین نموده و از گسترش ناامنی به کشور های دیگر جلوگیری به عمل آورد.

اما طالبان همچنان کسانی هستند که در حال حاضر مسؤلیت اصلی امنیت کشور را بر عهده دارند و هر چی بیشتر بتوانند این بار را مسؤلانه بدوش بکشند، برای همه ای طرفها – مردم افغانستان، بازیگران خارجی، وخود طالبان – بهتر خواهد بود. به عنوان مقامات بالفعل افغانستان، آنها وظیفه دارند یک نیروی امنیتی ایجاد کنند که به جای آسیب رساندن به غیری نظامیان یا ایجاد فاصله از آنها حفاظت کند. آنها باید اعضای خود را که مرتکب بد رفتاری گردیده و یا فرمان عفو عمومی را نقض میکنند، مورد تعقیب قرار دهند تا مصالحه با دشمنان قبلی را تحقق بخشیده و از تخلفات جلوگیری گردد. آنها نباید روستاها، قبائل یا ګروه های قومی خاص در پاسخ به اقدمات افراد که علیه دولت شان سلاح به دست میگیرند، هدف قرار دهند. چنین اقدامات به ترس افغان ها از فرو رفتن دوباره کشور در آتش جنگ پایان خواهد داد. این اقدامات ممکن است اغاز یک سفر طولانی و دشوار به سوی همکاری عملی بین طالبان و دولت های خارجی در مورد موضوع اساسی صلح و ثبات باشد.

Subscribe to Crisis Group’s Email Updates

Receive the best source of conflict analysis right in your inbox.