Iran's Supreme Leader Ayatollah Ali Khamenei gives his official seal of approval to Iran's newly elected President Ebrahim Raisi Ebrahim Raisi (R) in an endorsement ceremony on 3 August 2021, in Tehran, Iran. Iranian Leader Press Office/Handout / Anadolu Agency via AFP Report 224 / Middle East & North Africa 05 اوت 2021 20+ minutes ایران: معمای رئیسی با رئیس جمهور شدن ابراهیم رئیسی اصولگرایان در ایران کنترل تمام مراکز قدرت را در دست گرفتهاند. هنوز روشن نیست او برای حل بحرانهای متعدد در کشور چه خواهد کرد. اما یک چیز روشن است: به نتیجه رساندن مذاکرات وین حیاتیترین هدفی است که هم ایران و هم بازیگران خارجی باید دنبال کنند. Share Facebook Twitter پست الکترونیکی Linkedin Whatsapp ذخیره چاپ Download PDF Full Report Also available in English فارسی English العربية یافتههای اساسی تحولات اخیر: بعد از رد صلاحیتهای گسترده و مشارکت پایین بیسابقه، ابراهیم رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ پیروز شد. اصولگرایان و نیروهای تندرو در حال حاضر کنترل تمام مراکز اصلی قدرت در جمهوری اسلامی را در اختیار گرفته اند. اهمیت موضوع: آغاز ریاست جمهوری رئیسی با بحرانهای فزاینده و درهم تنیدهای همراه شده است درحالیکه سونوشت مسأله جانشینی هم هنوز روشن نیست. چالشهای داخلی، از جمله سرخوردگی سیاسی، رکود اقتصادی و همهگیری کووید ۱۹، حاد شده است و وضعیت برجام و ژئوپولیتیک خلیج فارس در حالت تعلیق قرار دارد. راهکارها: با توجه به پیامدهای برجام برای اقتصاد و روابط خارجی ایران، فرجام این توافق همه مسائل دیگر را تحتالشعاع قرار میدهد. احیای کامل توافقنامه هستهای بهترین گزینه برای تهران، واشنگتن و سایر اعضا برجام است. در صورت از بین رفتن آن، بهترین جایگزین توقف چرخه تنش برای خرید زمان برای مذاکره بر سر یک توافق «بهتر در برابر بهتر» است. خلاصه اجرایی سید ابراهیم رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ رقیب جدی نداشت اما دوران ریاست جمهوری وی به آسانی پیروزی انتخاباتی اش نخواهد بود. با تحلیف او در ۱۴ مرداد اصولگرایان تمام مراکز انتخابی و انتصابی قدرت در جمهوری اسلامی را در اختیار خواهند گرفت. آنها با بحرانهای متعددی روبرو خواهند بود. از رکود اقتصادی و اعتراضات مردمی گرفته تا همهگیری کووید ۱۹ که روز به روز شدیدتر میشود. در این میان، آیتالله علی خامنهای درحالی در اوایل دهه نهم زندگی خود به سر میبرد که هنوز جانشین وی تعیین نشده است. مهمترین و فوریترین چالش پیشرو مذاکرات احیای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) است که آمریکا از آن خارج شد. برای به نتیجه رسیدن این مهم، اصولگرایان از پشتوانه نهادی لازم برخوردارند. در عین حال، این امکان هم وجود دارد تندرویهای آنها منجر به از بین رفتن توافق هستهای شوند. در صورت مرگ برجام، دولت جدید ایران – درست مانند دولت بایدن – باید از افزایش تنشها اجتناب کند تا هر دو بتوانند بر سر یک توافق «بهتر برای بهتر» مذاکره کنند. اگرچه تمام انتخاباتهای ریاست جمهوری در ایران رقابتی بین گلچینی از افراد بوده است، اما انتخابات ۱۴۰۰ به طرز بیسابقهای غیر رقابتی بود و با درجهی قابل توجهی از قهر سیاسی مردم همراه شد. بدین ترتیب، برای اولین بار مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری به زیر ۵۰ درصد رسید و تعداد آراء باطله به قدری بالا بود که بعد از رئیسی در مقام دوم قرار گرفت. برای حاکمان جمهوری اسلامی اما مهمترین امر مشخص بودن نتیجه انتخابات بود، حتی به قیمت قربانی کردن اعتماد عمومی به روندهای مشارکتی محدود نظام. دفتر رهبری و دستگاههای نظامی-امنیتی به وضوح به دنبال رئیس جمهوری بودند که با آنها همفکر و همجریان باشد چراکه انتظار دارند در چهار سال آینده در مورد مسأله جانشینی و بقای نظام در بلند مدت با سؤالاتی اساسی مواجه شوند. بعد از مذاکرات هستهای، مهمترین چالش رئیسی اقتصاد کشور است که در اثر تحریمهای آمریکا، فساد، سوء مدیریت و در این اواخر، همهگیری کرونا در شرایط بغرنجی قرار گرفته است. اقتصاد میتواند حتی با وجود تحریم و تجارت خارجی محدود جان سالم به در ببرد اما قطعاً نمیتواند شکوفا شود. حتی در صورت موفقیتآمیز بودن مذاکرات وین و لغو تحریمها، تا وقتی حکومت دست به اصلاحات ساختاری – که مدتها پیش باید در دستور کار قرار میگرفت - نزند، اقتصاد کشور توانمند نخواهد شد. در این میان، رئیسی، که حیات حرفهایاش در سیستم قضایی کشور شکل گرفته است، در حالی وارد پاستور میشود که سابقه اجرایی اندکی دارد و دیدگاههایش نسبت به مسائل داخلی و خارجی بسیار گنگ و مبهم است. اگر اصولگرایان برنامهای برای حل ریشهای مشکلات کشور داشته باشند، قاعدتاً نفوذ آنها در مراکز قدرت باید مسیر را برای اعمال آن تحولات هموار کند. ولی اگر چنین نیست، دشواریهای زیادی در انتظارشان خواهد بود. اتکا کردن به قدرت سرکوب و بسنده کردن به آن ۳۰ درصد از شهروندانی که به رئیسی رأی دادهاند – یعنی پایگاه اصلی اجتماعی حاکمیت – به جای به در نظر گرفتن نیازهای آن ۷۰ درصد دیگر جمعیت ایران، میتواند به افزیش تنشهای داخلی بیانجامد. در زمینه سیاست خارجی، که از موضوعات اصلی انتخابات ۱۴۰۰ نبود، تأثیر مستقیم رئیسی به عنوان رئیس جمهور – درست مانند گذشته – کنترل شده خواهد بود چراکه در مسائل امنیت ملی مرجع اصلی سیاستگذاری نهادهای بالا دستی هستند. با این وجود رئیس جمهور و مقامات منصوب او نقش مهمی در جریان مذاکرات و نمایندگی ایران در عرصه بینالملل دارند. در سال ۱۳۹۲، انتقال قدرت از محمود احمدینژاد به حسن روحانی که عملگراتر بود شرایط لازم برای به نتیجه رسیدن برجام را فراهم کرد. در حال حاضر نیز شش دور مذاکرات وین زمینه را برای نجات برجام مهیا کرده است. اما هنوز معلوم نیست که دولت جدید در ایران در جهت به ثمر نشستن مذاکرات گام بر میدارد یا فرصت به وجود آمده را به باد خواهد داد. آمریکا و اعضای باقیمانده در برجام (بریتانیا، فرانسه، آلمان، روسیه و چین) تمایل خود را نسبت به ادامه این مذاکرات تا رسیدن به نتیجه نشان دادهاند و چالشهای گفتوگو با فردی را که سابقه حقوق بشری مثل رئیسی دارد پذیرفتهاند. هدف اصلی این مذاکرات باید احیای برجام باشد. اما در صورت بروز مانع، یک توافق موقتِ «کمتر در برابر کمتر»، یا «برجام -» میتواند راه گشا باشد که مطابق آن ایران در ازای لغو بخشی از تحریمها از ادامه افزایش برخی از فعالیتهای هستهای اش که بخصوص نگران کننده هستند دست بکشد. چنین راه حلی میتواند از بالا گرفتن تنش جلوگیری کند و برای دیپلماسی زمان و فضای مناسبی ایجاد کند تا «برجام +» محقق شود. این توافقِ «بیشتر در برابر بیشتر» قاعدتاً دربرگیرنده بندهایی است که مطابق آن در ازای قیدهای هستهای و نظارت پادمانی بیشتر، تحریمهای بیشتری رفع خواهد شد و این دقیقاً همان چیزی است که هر دو طرف میخواهند. گذشته به ما نشان داده است در صورت شکست مذاکرات، اولاً احتمالاً شاهد اقدامات متقابل تنشزا خواهیم بود و ثانیاً مذاکره دوباره برجام یا یک توافق جدید زمان زیادی میبرد. با وجود خاورمیانهای که همچنان در آشوب است، چنین نتیجهای میتواند عواقب خطرناکی داشته باشد و باید از آن اجتناب کرد. ابراهیم رئیسی به عنوان رئیس جمهور انتخاب سختی در پیش دارد: سرمایهگذاری کردن روی قدرت سرکوب برای حفظ کنترل اوضاع در مواجهه با چالشهای داخلی یا پرداختن به مشکلات ریشهای ایران از طریق اصلاحات داخلی و تنشزدایی با غرب. این انتخاب عواقب کلانی برای ایران و منطقه در پی خواهد داشت. تهران/واشنگتن/بروکسل، ۱۴ مرداد ۱۴۰ Download pdf to continue reading the full report Related Tags Iran More for you Q&A / Middle East & North Africa Engaging Iran Remains Vital after Presidential Election Podcast / Middle East & North Africa Iran: the Vote and the Bomb