A view from Tehran's street as a citizen reading the news regarding the U.S. elections in newspapers, on November 09, 2020 in Tehran, Iran. Fatemeh Bahrami / Anadolu Agency via AFP. Statement / Middle East & North Africa 10 December 2020 وظیفه حیاتی و حساسِ احیای برجام جو بایدن، رئیسجمهور منتخب آمریکا، میگوید در صورتی به توافق هستهای باز میگردد که تهران به تعهدات برجامیاش عمل کند. ایران میگوید به شرطی چنین میکند که آمریکا تحریمها را لغو کند. طرفین به جای اعمال فشار برای امتیازگیری از دیگری، باید از سازوکار موجود استفاده کنند. Share Facebook Twitter Email Linkedin Whatsapp Save Print Also available in English فارسی English العربية برنامه جامع اقدام مشترک، یا همان برجام، که از سال ۲۰۱۸ بیوقفه مورد حمله قرار گرفته، زخمی و مجروح، به نظر نفسهای آخر را میکشد. خروج آمریکا از این توافق، فشار حداکثری دولت ترامپ علیه ایران، خرابکاریها علیه تأسیسات هستهای ایران و ترور دانشمند ارشد هستهای این کشور، در کنار عدم پایبندی رو به رشد ایران به تعهدات برجامی، همه و همه حیات پنج ساله برجام را تهدید میکند. انتخاب جو بایدن به عنوان رئیسجمهور آمریکا آخرین فرصت را برای جلوگیری از مرگ برجام مهیا کرده است. دولت وی، در کنار هیئت حاکمه ایران و سایر اعضای برجام، باید بعد از ۲۰ ژانویه (۱ بهمن) سریعاً دست به کار شوند تا بحرانی فزاینده را متوقف کنند. دولت ترامپ با عنادی آشکار و شدید با برجام روی کار آمد. در زمان خروج از توافق در می ۲۰۱۸ (اردیبهشت ۱۳۹۷) این دولت اذعان میکرد که سیاستی جدید بر مبنای فشار و تهدید نه تنها منجر به انعقاد توافقی بهتر میشود که به موجب آن تهران بیش از آنچه در وین تعهد داده بود برنامه هستهایاش را محدود کند، بلکه فعالیتهای منطقهای ایران را نیز مهار خواهد کرد. دو سال و نیم گذشته بدون هیچ ابهامی بر این ادعاها مهر بطلان زده است. تحریم یکجانبه نزدیک به ۱۵۰۰ فرد و نهاد توسط آمریکا، از جمله محدودیتهای وسیع علیه بخش انرژی و بانکی جمهوری اسلامی، بدون شک آسیبهای قابل توجهی به اقتصاد ایران وارد کرده است. مایک پومپئو، وزیر امور خارجه ایالات متحده، اعلام کرده است اعمال ۷۷ سری تحریم در دولت ترامپ، ایران را از ۷۰ میلیارد دلار از درآمدهایش محروم کرده است. اما فشار حداکثری که به دنبال محدودیت بیش از پیش فعالیتهای هستهای ایران بود، بر عکس منجر به افزایش آن شد و درحالی که میخواست اثرگذاری منطقهای ایران را تعدیل کند، منجر به فزونی تنشها شد و در موارد متعددی خطر بالاگرفتن منازعه را بیشتر کرد. Where 'maximum pressure' was meant to further limit Iran’s nuclear work, instead it led to its expansion. دولت ترامپ حتی در روزهای پایانی کار خود هم کوچکترین نشانهای از توقف تلاشش برای توسل به فشار و رفتارهای قهرآمیز نشان نداده است. بلکه بالعکس، وضع تحریمهای یکجانبه و پیدرپی علیه تهران – که با ترور دانشمند ارشد هستهای ایران در ۲۷ نوامبر (۷ آذر) طی عملیاتی که به اسرائیل نسبت داده میشود همراه شد – گویای این است که واشنگتن و برخی از متحداناش برای پیشبرد اهدافشان تا تحلیف بایدن در ۲۰ ژانویه (۱ بهمن) عزمی راسخ دارند. آنها ظاهراً چندین هدف را دنبال میکنند: تحمیل آسیب حداکثری به جمهوری اسلامی؛ بستن دست بایدن از طریق ایجاد موانع حقوقی و سیاسی و احتمالاً تحریک تهران برای واکنش نشان دادن – از طریق عملیاتهای نظامی یا افزایش اقدامات هستهای – به طوری که ضربه آخر را به برجام بزند. از بین نرفتن برجام علیرغم تمام آنچه که بر آن گذشته ثابت میکند که همچنان این توافق، حتی در وضعیت تضعیف شده کنونیاش، برای تمام آنها که برای نجات آن تلاش میکنند منافع استراتژیک دارد. برای کشورهای ۱+۴ (بریتانیا، فرانسه، آلمان، روسیه و چین) برجام بهترین مکانیسم موجود برای کنترل برنامه هستهای ایران است؛ یعنی همان هدفی که آنها ضروری تلقی میکنند. برای تهران، علیرغم رشد فشارهای داخلی برای عبور از برجام، وعده عادیسازی روابط اقتصادی در زمان دولتی متفاوت در آمریکا به همراه ادامه منافع سیاسی و دیپلماتیک به ویژه در روابط ایران و اروپا، ماندن در برجام را توجیه کرده است. پیروزی جو بایدن در انتخابات آمریکا فرصتی را برای همه اعضا فراهم کرده تا توافق هستهای را احیا کنند. چرا که رئیسجمهور منتخب بارها تمایل خود را برای بازگرداندن آمریکا به برجام در صورت اقدام متقابل از جانب تهران ابراز کرده، و تهران نیز آمادگی خود را برای بازگشت به تعهدات هستهای در صورت لغو تحریمها از جانب واشنگتن بیان کرده است. اما اینکه چگونه در عمل اعضای برجام این فرصت پیش آمده را غنیمت بشمارند موضوعی حیاتی و محل بحث است. در واشنگتن و در برخی از پایتختهای اروپایی، بعضی جو بایدن را ترغیب میکنند حداکثر برخی و نه همه تحریمهایی را که بر خلاف برجام وضع شدها رفع کند و لغو مابقی آنها را به عقبنشینی ایران در حوزههایی فراتر از مفاد و حوزه توافق اولیه مشروط کند. این دسته از افراد بر این باورند که اگر دولت بایدن اهرم فشار مالی عظیمی را که ترامپ ساخته از دست بدهد، تهران انگیزه ناچیزی برای ادامه مذاکرات بر سر مواردی چون غروبهای برجامی، برنامه موشکهای بالیستیک و مسائل منطقهای خواهد داشت؛ مسائلی که محل نگرانی آمریکا و برخی از متحدان منطقهای و اروپاییاش است. Holding a return to full JCPOA compliance subject to resolving everything runs the risk of solving nothing at all. این در حالی است که تجربه سالهای گذشته قاعدتاً ما را باید نسبت به کاربرد چنین اهرم فشاری بدبین کرده باشد. ایران که بدون شک در این مدت به شدت تحت فشار بوده است، با تسلیم شدن هنوز فاصله زیادی دارد و مصمم است تا با افزایش ذخائر اورانیوم غنی شده و نصب سانتریفیوژهای پیشرفتهتر برای خود اهرم فشار ایجاد کند. اگر بنا باشد بایدن فشار حداکثری را با ورژنی خفیفتر دنبال کند، این به این معنی است که وی میخواهد با همان کارتهای بازنده دور قبل با هزینهای متفاوت بازی کند درحالیکه انتظار نتیجهای بهتر را دارد. قانونی که اخیراً مجلس شورای اسلامی ایران وضع کرده سازمان انرژی اتمی را ملزم میکند که فوراً درصد غنی سازی اورانیوم را افزایش دهد. این مصوبه همچنان تهدید میکند اگر تحریمها ظرف دو ماه آینده لغو نشوند اقدامات بیشتری باید انجام شود که بارزترین آن متوقف کردن اجرای پروتکل الحاقی (NPT) است؛ اقدامی که نظارت بازرسان بینالمللی بر تأسیاست هستهای ایران را محدود میکند. چنین وضعیتی خطر رقابت بر سر کسب اهرم فشار بیشتر را گوشزد میکند. باید توجه داشت که اگر بازگشت کامل به برجام را منوط به حل همه مسائل بکنیم، این خطر وجود دارد که اصلا هیچ چیز حل نشود. اضافه بر این، اگر قرار باشد آمریکا چیزی کمتر از بازگشت کامل به برجام را پیشنهاد دهد، ایران نیز بدون شک بر اجرای ناقص تعهداتش اصرار خواهد ورزید. رسیدن به درکی مشترک از اقداماتی که دو طرف باید انجام دهند در گروی مذاکراتی سخت و زمانبر است و تا حصول نتیجه، ایران همچنان فعالیتهای هستهایاش را افزایش میدهد. این احتمالاً بدان معناست که دولت بایدن در ماههای اولیه کاریاش با یک بحران هستهای فزاینده روبرو خواهد بود. از دید منتقدان چنین حالتی مساوی است با سر خم کردن ایالات متحده در برابر باجخواهی هستهای ایران. بله، مذاکره در سایه تهدید هستهای ایران اصلاً خوشایند نیست. اما چنین نقدی در صورتی وارد بود که دو سال و نیم پیش آمریکا از برجام خارج نشده بود و در عمل، با توسل به تحریمها باجخواهی نکرده بود. در واقع بازگشت آمریکا به برجام در ازای مقید بودن ایران به تعهدات هستهای نه عقبنشینی در برابر تهدید، بلکه پایبندی آمریکا به تعهدات پیشیناش محسوب میشود. طرف ایرانی نیز قصد دارد قبل از بازگشت به تعهدات برجامیاش با اعمال فشار بر آمریکا امتیاز بگیرد. ایران خواستار جبران خساراتی است که در چهار سال گذشته در نتیجه عدم تحقق وعدههای اقتصادی متحمل شده، ظاهراً ضمانتی میخواهد که آمریکا در صورت بازگشت به برجام به طور یکجانبه تحریمهای بینالمللی را برنگرداند و خواهان برداشته شدن تمام تحریمهایی است که ترامپ وضع کرده. مشکل بتوان تصور کرد که دولت بایدن به این درخواستها پاسخ مثبت دهد چراکه: پرداخت غرامت مساوی است با هدیهای به ایران که فاجعهای سیاسی در آمریکا تلقی میشود؛ بازگرداندن یکجانبه تحریمها (اسنپبک) حقی است که موضوع مذاکرات گسترده بین اعضای برجام بوده، در موردش تصمیم گرفته شده و نمیتوان از آمریکا توقع داشت که از آن دست بکشد؛ و برخی از تحریمهایی که بعد از سال ۲۰۱۷ وضع شدهاند قابل توجیه هستند چراکه برجام آنها را منع نکرده و از هر دولتی در آمریکا انتظار میرفت که چنین کند. در نهایت، مقامات ایرانی گفتهاند که قبل از موافقت با بازگشت آمریکا به توافق هستهای، تهران خواستار این است که واشنگتن به قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل که در تأیید برجام تصویب شده عمل کند. این موضع غریبی است. شاید مطابق محاسبات ایرانیها، آمریکا با تبعیت از قطعنامه ۲۲۳۱ تحریمها را لغو خواهد کرد اما با بیرون ماندن از برجام از حقوقی که این توافق برایش مقرر میدارد، از جمله حق اسنپبک، محروم میماند. چنین حرفی سفسطهآمیز و عیناً مساوی است با ادعای دولت ترامپ که در ماه اوت ۲۰۲۰ (شهریور ۱۳۹۹) میگفت آمریکا عضو برجام نیست اما همچنان میتواند به بندهایی از ۲۲۳۱ استناد کند که برای اعضای برجام در نظر گرفته شده است؛ ادعایی که به درستی توسط تهران و سایرین بیدرنگ رد شد. ایران احتمالاً باور دارد که میتواند دولت بایدن را به پذیرش یک یا چند خواستهاش مجبور کند با این تئوری که رئیسجمهور جدید با بحرانهای اقتصادی، سلامت و اجتماعی روبروست و حاضر است به هر قیمتی از یک بحران هستهای جلوگیری کند. اما این طرز فکر چیزی نیست جز یک سوءبرداشت اساسی. بله، همانطور که اشاره شد، بایدن تقریباً به طور قطعی ترجیح میدهد که با برنامه هستهای ایران که سریعاً در حال رشد است روبرو نشود. اما تهران اشتباه میکند اگر فرض کند که در واکنش به زیادیخواهیهای ایران دولت بایدن در حفظ یا حتی افزایش فشار بر جمهوری اسلامی – این بار با همراهی متحدین اروپاییاش – تردید میکند. برای حلوفصل موضوع هستهای رویکرد سازندهتری نیز وجود دارد و آن متوسل شدن به توافق موجود است: ایران به تعهدات هستهایاش برگردد به طوری که قابل تصدیق باشد؛ آمریکا دوباره به برجام عمل کند و همکاریهای فراآتلانتیکی را احیا کند؛ و همه برای از بین بردن این فضای تنش و بیاعتمادی تلاش کنند. چنین رویکردی میتواند پایه قویتری را برای مذاکرات آتی، آنچه که اروپا و آمریکا آرزویش را دارند، فراهم کند. در این سناریو طرفین اهرم فشار خود را حفظ میکنند و ثابت کردهاند هر وقت که بخواهند چقدر سریع میتوانند از آن دوباره استفاده کنند. A far more constructive approach would be to address the nuclear issue on the basis of the agreement that already exists. یک نقطه مناسب برای شروع، جلسه کمیسیون مشترک برجام و نشست وزیران است که با حضور هیأتهای ایران و کشورهای ۱+۴ بین ۱۸ تا ۲۰ دسامبر (۲۸ تا ۳۰ آذر) برگزار میشود. علیرغم عدم حضور نمایندگان دولت ترامپ، شرکت کنندگان باید بر منافع مشترک خود در تحکیم توافق هستهای به شکل قاطع و صریح تأکید کنند و موارد زیر را مورد بررسی قرار دهند: شناسایی – و در صورت نیاز، پیشنهاد کمک برای – اقدامات فوری و قابل تصدیق ایران به منظور بازگشت کامل به تعهدات هستهای؛ اعلام حمایت از برداشتن تحریمهای آمریکا به عنوان قدمی ضروری در تحکیم برجام؛ و التزام به انجام کارهای ضروری برای اطمینان پیدا کردن از نتیجه ملموس رفع تحریمها. چنین اقدامی پیامی قوی به دولت بایدن میدهد که اگر بخواهد با تجدید تعهداتش پای در مسیر بازگشت به برجام بگذارد – که حتماً با مخالفتهای داخلی مواجه میشود – از حمایت بینالمللی برخوردار خواهد بود. حتی در بهترین حالت موانع زیادی وجود خواهد داشت چراکه آمریکا و ایران هنوز باید بر سر مسائل متعددی توافق کنند: ترتیب اقدامات متقابلشان، کدام تحریمها لغو شوند، آیا مذاکرات بعدی در کار باشد و اگر بله، کی و در چه موردی. اما حداقل این است که رسیدن به یک نتیجه مطلوب میتواند هدایتگر این دو در مذاکرات باشد و از بیراهه رفتنشان جلوگیری کند. هرچیزی جز یک بازگشت نسبتاً تمیز و متقابل به برجام یحتمل منجر به برانگیخته شدن انبوهی از درخواستهای دو طرف خواهد شد. در این میان، تحریمها علیه ایران همچنان باقی میماند یا حتی شدت مییابد و برنامه هستهای ایران نیز پیشرفتهتر میشود. هرگونه رقابتی بر سر کسب اهرم فشار بیشتر و هر تلاشی، چه از جانب آمریکا و چه از جانب ایران، برای اصلاح بندهای برجام، چه برسد به تغییر ماهیت آن، تاکتیک خطرناکی است که در بهترین حالت باعث از دست رفتن زمانی ارزشمند میشود و در بدترین حالت باعث از بین رفتن فرصتی گرانبها. Related Tags From Early Warning to Early Action Iran United States More for you Q&A / Global جدال بر سر مکانیزم ماشه در سازمان ملل Also available in Also available in العربية, English Report / Middle East & North Africa پرونده ایران: سازمان ملل زیر فشار حداکثری آمریکا Also available in Also available in العربية, English