بازنگری در گفتگو با طالبان
بازنگری در گفتگو با طالبان
An Afghan man distributes bread to the people in need outside an eatery in Kabul on February 19, 2022.
An Afghan man distributes bread to the people in need outside an eatery in Kabul on February 19, 2022. Ahmad SAHEL ARMAN / AFP
Commentary / Asia 18 minutes

بازنگری در گفتگو با طالبان

مذاکرات با طالبان افغان که رژیم آنهاراازنظرسیاسی فراگیرترکندوبه احترام به حقوق زنان واداردشکست خورده است. آجندای دیپلوماتیک باید بیشتر بر موضوعاتی مانند همکاری امنیتی و ثبات اقتصادی ،جداازمسیر اصلی به رسمیت شناسی بین المللی طالبان،متمرکزگردد.

اولین خطای ناشی از تلاش برای ارضاء آرزوهای بزرگ در مورد آینده ای افغانستان،مخصوصارویاهای پرورش یافته توسط افغان های ساکن در تبعید است. از زمان فرار از پیشروی طالبان در میدان جنگ، گروه‌های مختلفی که مخالف طالبان هستند - جنگ‌سالاران قدیمی، مبارزان مقاومت، روشنفکران شهری، فعالان حقوق بشر - به طرق مختلف کوشیده‌اند تا نفوذ خود را در کابل به دست آورند. یکی از راهکارها، دعوت از قدرت های غربی برای وادار کردن طالبان به مذاکرات تقسیم قدرت بوده است.امااین یک خواسته غیرواقعی است، زیرا طالبان هرگز نمی‌پذیرند که بخشی از حکومت را به افغان‌هایی که در دهه‌های گذشته علیه آنها فعالیت داشته اند، پس بدهند.                  

طالبان با ممنوعیت احزاب سیاسی، خود کثرت گرایی را از بین می برند. این ضیاع غم انگیز استعدادها در طبقه پر جنب و جوش سیاسی افغانستان است و تعهدات کشور تحت میثاق بین المللی درباره ای حقوق مدنی و سیاسی را نادیده می گیرد، اما این که فشار خارجی بتواند شکل حکومت در کابل رابنانهدزمان زیادی گذشته است . گروه بحران دو سال پیش به این نتیجه رسید که با توجه به قدرت نظامی طالبان در میدان، چنین درخواست هایی بیهوده است. از آن زمان تاکنون، رژیم آنها کنترول خود را بیشتر کرده است، در حالی که گروه های مخالف آنقدر ضعیف و بی اعتبار هستند که نمی توانند نفوذ واقعی داشته باشند. در این مرحله، ایده وادار کردن طالبان به بازنگری  حکومت خود برای رسیدن به یک نوع ستندرد بین المللی برای تنوع، دور از تصوراست.

روشن است،که فشار بین المللی برای فراگیر بودن همیشه یک موضوع اجباری نبوده: گاهی اوقات، صرفاًدربرگیرنده ای پیشنهادات خوب می باشد. دیپلومات‌های بازدیدکننده به طالبان توصیه کرده‌اند که به خاطر حکومت خود با شفافیت بیشتر، پاسخگویی به هموطنان و فراگیر بودن در قبال زنان و اقلیت‌ها، حکومت کنند. یک دیپلومات که سال‌ها با طالبان گفتگو کرده است، گفت که حاکمان جدید کابل باید ازسقوط حکومت‌های قبلی، که تا حدی به این دلیل که آنها نتوانستند همه افغان ها را دربرگیرند، درس بگیرند،: «یک پروسه ای که به مردم افغانستان کمک می‌کند صدای بیشتری در حکومت‌داری خود داشته باشند، ثبات را افزایش می‌دهد و به طور بالقوه به نتایج بهتر برای مردم افغانستان منتهی می‌شود».این ممکن است درست باشد، اما هرج و مرج و خونریزی ناشی ازدو دهه مداخله نظامی به رهبری ایالات متحده به اعتبار خارجی ها آسیب رسانده است. بدیهی است که مقامات غربی در گذشته ایده های قابل اجرا در مورد چگونگی ایجاد ثبات در افغانستان نداشتند، و اکنون به نظر می رسد که این کشور تحت حاکمیت طالبان به طور معقولی با ثبات است. علاوه بر این، مجمع عمومی سازمان ملل متحدمملو از رژیم‌هایی است که خود آنها واجدشرایط  «همه شمول» نیستند. دیپلومات‌ها می‌توانند به ارائه مشاوره در مورد فراگیری ادامه دهند، اما نباید آن را به عنوان یک خواسته در هنگام مذاکره با طالبان مطرح سازند

یک مورد برجسته تر در دستور کار بین المللی، حقوق زنان و دختران است،كه قابل حذف نیست

کاملاً منطقی است که دیپلومات ها از طالبان بخواهند که آموزش دختران و زنان در هر سنی را بازگرداند و موانعی را که آنها بر دخترانی که بالاتر از صنف ششم تحصیل می کنندتحمیل کرده بودند، بردارند. طالبان شکایت دارند که چنین خواسته هایی به منزله مداخله خارجی در امور افغانستان است، اما واقعیت سیاسی این است که محدودیت های طالبان بر حقوق زنان افغان توهین به اولین کلمات منشور ملل متحد است. برای طالبان حيرت آوراينكه، سازمان ملل متحد تا کنون منصوب دولت قبلی را در کرسی افغانستان در نیویورک نگه داشته است. اگر آنها واقعاً خواهان نمایندگی در مجمع عمومی هستند، طالبان بایدیکی از کمیته های سازمان ملل متحد را متقاعد کند، که می تواند انتظار دفاع از اصول اساسی این سازمان را داشته باشد. مسلماً، سازمان ملل متحد همچنین مشمول کشورهای عضوی است که از حقوق زنان دفاع نمی کنند. اما بسیاری از کشورهای مسلمان نسبت به دستورات طالبان مبنی بر منع زنان از جنبه های کار، تحصیل و زندگی عمومی ابراز وحشت کرده اند. به نظر می رسد اجتناب ناپذیر است که سیاست های طالبان در مورد زنان همچنان مانع از تصاحب کرسی  افغانستان توسط آنها شود. با توجه به اینکه طالبان، که رهبران آنها به سرسختی معروف هستند، تقریباً به طور قطع به ارزش‌های اصلی خود، از جمله دیدگاه‌هایشان در مورد مسائل جنسیتی، پایبند خواهند ماند، نمایندگان ملل متحدمی‌توانند سال‌ها بدون اینکه به نتیجه‌ای دست یابند، رفت و آمد کنند. دیپلومات ها نباید از چنین تلاش هایی دست بکشند. آنها باید به جست و جوی راه هایی برای ایجاد یک چارچوب بین دیدگاه های فوق محافظه کارانه طالبان در مورد جنسیت و عدم نمایندگی این کشور در صحنه جهانی ادامه دهند، اما خود را برای گفتگوهای طولانی آماده کنند.

کندی سیاست حل مسائل فوری رامی بندد

در عین حال، مردم افغانستان را نباید سرزنش کرد که سال ها منتظر بمانند تا کشورشان روابط کارآمدتری با جهان به دست آورد. آنها به بانکداری، برق و تمام مزایای ادغام با زندگی مدرن نیاز فوری دارند. بحران فقر در افغانستان در زمره بدترین بلایای انسانی در جهان قرار دارد و بار آن بیشتر بر دوش زنان و دختران است. تحریم‌ها و سایر فشارهای اقتصادی تأثیر چندانی بر طالبان ندارند، اما نرخ سوء تغذیه در میان کودکان ، بیماری‌ها را در میان خانواده‌های آسیب‌ پذیر، به‌ویژه زنان سرپرست خانوار که اغلب در یک جامعه مردسالار با مشکل مواجه هستند، افزایش می‌دهند. مقامات غربی تأکید می‌کنند که بخش اعظم افغانستان با کشاورزی در مقیاس کوچک و اقتصادهای غیررسمی که از عدم دسترسی رسمی به بازارهای جهانی آسیب چندانی نمی‌بینند، زنده می‌ماند. با این حال، غیرقابل انکار است که وضعیت نابسامان رژیم،اقتصادافغانستان را در زمانی که دراثرفقر حاد نیمی از جمعیت به کمک های بشردوستانه نیاز دارد، تحت فشار قرار می دهد.

معیشت میلیون ها نفر نباید به طور نامحدود گروگان تلاش برای گفتگوی سیاسی باشد

مشکلات اقتصادی به عواقب جدی ارتکاب دومین خطای اکثر دیپلومات هایی که با طالبان سر و کار دارند اشاره می کند: جمع کردن بیش از حد مسائل در یک بسته واحد. معیشت میلیون‌ها نفر نباید به طورنامحدوددرگروتلاش‌ها برای گفت‌وگوی سیاسی باشد، به‌خصوص که این گفتگوها به طور نامحدود در مسائل مربوط به ُحقوق زنان و دختران گیر کرده است. مسائل عاجل اقتصادی وامنیتی بایدمجزا از مسیر اصلی تعامل با طالبان به بحث گرفته شودتا بتوان به موقع، وموضوع به موضوع آن را حل کرد. اینها شامل تطابق با آب و هوا، هوانوردی ملکی، ادغام گمرکی، پرداخت های بین المللی و سایر امور روزمره است که افغان های عادی در دام عوارض ناشی از اخراج طالبان از نظم جهانی گیرمی افتند. چنین رویکرد مقطعی همچنین زمان بیشتری را برای گفتگوهای متمرکز با طالبان در مورد نگرانی های بین المللی ناشی از بازگشت آنها به قدرت، مانند مقابله با تروریزم، کنترول مهاجرت و مهار عرضه مواد مخدر غیرقانونی، می دهد.

خبر خوب این است که شورای امنیت سازمان ملل متحد تادرجه ای تایید چنین رویکردهایی را در دسامبر 2023 اعلام کرد و رای به تشویق همه کشورهای عضو ملل متحد برای تصویب مجموعه ای از توصیه های ارائه شده توسط هماهنگ کننده ویژه سازمان ملل متحد، فریدون سینیرلی اوغلو، وزیر امور خارجه سابق ترکیه که وظیفه بازنگری سیاست بین المللی در مورد افغانستان را بر عهده داشت ،داد. گزارش او دارای اشکالاتی بود که به عنوان مثال، به امکان پذیری مذاکرات آتی بین الافغانی تحت نظارت یک فرستاده خاص جدیدسازمان ملل متحد اعتبار زیادی می داد. اجرای چنین طرح هایی دشوار خواهد بود، زیرا طالبان از مذاکره در مورد مسائل مربوط به مشروعیت خود امتناع می ورزند، مخصوصا نه با فرستاده ای که به نظر آنها فرستاده غرب است، و قطعا نه با افغان هایی که توسط ملل متحد انتخاب شده اند. اما دیدگاه سینیرلی اوغلو برای یک "نقشه راه" سیاسی نباید توصیه های عملی تر او را تحت الشعاع قرار دهد. بیشتر گزارش او به پیشنهادات مفید در مورد چگونگی همکاری با رژیم طالبان به منظور رسیدگی به مشکلات فوری مردم افغانستان اختصاص دارد - حتی اگر "نقشه راه" به جایی نرسد. این گام ها مستلزم به رسمیت شناختن رسمی حکومت طالبان نیست، اماتاحدودی به معنای همکاری با رژیم،برروی مجموعه ای مشخصی از مشکلات است.

به طوربسیار عاجل، هماهنگ کننده ویژه خواستار کمک های انکشافی و تخنیکی به نهادهای دولتی افغانستان شد که خدمات ضروری را ارائه می کنند، به ویژه در مناطقی که، دولت مرکزی تنها راه برای خدمت رسانی پایدار به همه افغان ها باقی مانده است. او نوشت: «به دلیل حساسیت‌های سیاسی، کمک‌ها عمداً سیستم‌های دولتی را دور می‌زنند ... اغلب با هزینه‌های بالا و هماهنگی ناکافی، و نه در مقیاس مورد نیاز در سراسر کشور». فهرست اولویت‌های او که مستلزم اقدام «فوری»، بدون انتظار برای مذاکرات سیاسی است، در کشوری فقیری که درنتیجه ای دهه‌ها جنگ ویران شده است، لزوماً طولانی بود. این شامل تطابق با آب و هوا و توان مقاومت، کشاورزی و مدیریت آب؛ حمایت از معیشت و امنیت غذایی؛ مین زدایی و خنثی سازی مهمات؛ کمپاین های صحت عمومی؛ حمایت از کلینیک ها وشفاخانه ها؛ تکمیل زیربناهای تقریباً تمام شده؛ بازسازی بانک مرکزی؛ کمک به افراد دارای معلولیت؛ برنامه های مبارزه با مواد مخدر و درمان معتادان؛ استقرار دارایی های مسدود شده برای تثبیت نرخ ارز و قیمت ها؛ امنیت میدان هوایی و هوانوردی ملکی؛وارائه خدمات قونسولی مانند صدورپاسپورت،بود. او همچنین خواستار تلاش های متمرکز برای کمک به زنان افغان در زمینه قرض های مالی خورد و آموزش آنلاین شد.

بازیگران خارجی باید چنین مسائل حیاتی را هنگام برخورد با طالبان تقسیم بندی کنند، چه به دلیل نگرانی بشردوستانه برای مردم افغانستان و چه به دلیل اینکه دولت های خارجی ثبات در کشور و منطقه را در خدمت منافع خود می دانند. استقرار نیروها در افغانستان در دهه های اخیر، با فرض اصلی ارتقای ثبات برای جلوگیری از تروریزم،نشان دهنده ای بزرگترین عملیات ناتو در خارج از اروپا در تاریخ آن است. پس از تسلط طالبان، مقامات خارجی با همین منطق ادامه دادند و طالبان را به پایبندی به تعهدات خود در زمینه امنیت و مبارزه با تروریزم تحت فشار قرار دادند. باوجود این ، در همان زمان، سیاست غرب به‌خصوص  تحریم‌ها و سایر اشکال تجرید، مسلماً حفظ نظم و بازسازی اقتصاد را برای رژیم سخت‌ تر کرد. ماهیت متضاد این اهداف با کمک های میلیارد دالری بشردوستانه به افغانستان کاهش یافت که تأثیر محدودیت های اقتصادی غرب در دو سال گذشته را تقلیل داده است.  امادرحالی که بودجه کمک در حال کاهش و نیازهای جمعیت درافزایش است،هنوز تناقضات سیاست غرب در قبال طالبان برطرف نشده است.

برخی بازیگران خارجی از این وضعیت راضی به نظر می رسند.ازجمله اعضای حزب جمهوری خواه ایالات متحده، وزیر امور خارجه آلمان و دولت فرانسه، اصرار دارند که طالبان باید هیچ گونه منفعت مادی از کمک کنندگان بین المللی به دست نیاورد، سخت گیری هایی که حل مشکلات فوری افغانستان و منطقه را تقریباغیرممکن می سازد. آشکارترین مثال بحران فقر است: بیرون آوردن میلیون ها نفر از فقر مستلزم تحریک رشد اقتصادی در افغانستان است که تأثیر منفی پر کردن خزانه دولت با مالیات، گمرک و سایر عواید رادربر خواهد داشت. در حالی که برخی از سیاستمداران غربی از این فکر می‌لرزند، درآمدهای بیشتر به طالبان کمک می‌کند تا حقوق معلمان مدارس را بپردازند و در نهایت به جای وابستگی به کمک‌کنندگان خارجی، تمام هزینه‌های سیستم صحت عامه راتامین کنند. همین کمک کنندگان خارجی نیز علاقه مند هستند که طالبان همچنان به پولیس و سربازان افغان که با ستیزه جویان می جنگند، حقوق بپردازند.

نشانه‌های دلگرم‌کننده‌ای دیده می‌شود که برخی از دولت‌های غربی آماده هستند تا برنامه‌های خود را از بسته‌بندی خارج نموده و به طور جداگانه روی مسائل اقتصادی کار کنند

نشانه‌های دلگرم‌کننده‌ای دیده می‌شود که برخی از دولت‌های غربی آماده هستند تا برنامه‌های خود را از بسته‌بندی خارج نموده و به طور جداگانه روی مسائل اقتصادی کار کنند. تام ویست،فرستاده ویژه ایالات متحده در جولای 2023 با طالبان ملاقات کرد و وعده داد که به طور خاص در مورد چگونگی ایجاد ثبات در اقتصاد افغانستان گفتگو کند. این گفتگو بدون تبلیغات در ماه اکتوبر آغاز شد و علیرغم اختلاف نظرها در مورد چگونگی احیای بانک مرکزی افغانستان که نیاز به تایید ایالات متحده و سایر اقدامات برای دسترسی مجدد به دارایی های مسدود شده خود در خارج از کشور دارد، ادامه دارد.بااین حال،به نظر میرسدکه گفت‌وگوهای کم‌اهمیت بین کارشناسان فنی احتمالاً پیشرفت بهتری نسبت به استفاده از موضوعات اقتصادی مانند چانه‌زنی در مذاکرات پرمخاطره داشته باشد. به هر حال، سیاستمداران غربی ممکن است در بسیاری از موضوعات با طالبان اختلاف داشته باشند، اما با وجوداین می توانند به این نتیجه برسند که افغانستان باید یک سیستم مالی قابل دوام داشته باشد و در نهایت از کمک هایی که آنها ارائه می کنند، خود را کنار بگذارد.

بزرگترین آزمایش این رویکرد تکه تکه نوپا، در ماه های آینده با از سرگیری ساخت و ساز در CASA-1000، یک دهلیز الکتریکی که آسیای مرکزی را به پاکستان از طریق افغانستان وصل می کند، انجام خواهد شد. هیئت مدیره بانک جهانی تصمیم گرفت این پروژه را که پس از تسلط طالبان متوقف شده بود، احیا کند، تا حدی به این دلیل که دولت های منطقه قبلاً صدها میلیون دلار برای تأمین مالی آن قرض گرفته اند. اگرچه این هدف اصلی این تصمیم نبود، خطوط جدیدبرق ، برق مورد نیاز افغانستان را به ارمغان خواهد آورد. از جمله ای مزایای دیگر، روشن نگه داشتن چراغ ها برای دخترانی که در خانه درس می خوانند مهم است و آنها را به انترنت و جهان متصل نگه می دارد. اما بازگرداندن پیمانکاران هندی برای تکمیل کار، مخاطره آمیز خواهد بود، زیرا آنها به طالبان برای امنیت خود وابسته خواهند بود (چلنج های امنیتی می تواند حتی ترسناک تر در پاکستان باشد). بانک همچنین از سوی اهداکنندگانی که می‌خواهند اطمینان حاصل کنند که طالبان از لحاظ مالی سود نمی‌برند، مورد بررسی قرار می‌گیرد. به عنوان بخشی از این توافقنامه، هزینه های از پیش مذاکره شده افغانستان برای انتقال باید در حساب های خارج از کشور ضبط شود. تحدی دیگر ناشی از بدتر شدن روابط طالبان با پاکستان است که به منابع انرژی تازه نیاز دارد، اما به نظر می‌رسد از وابستگی به کیبل‌های برق که از طریق قلمرو طالبان عبور می‌کند، محتاط است. به هر حال، در صورت موفقیت، این پروژه ای بلندپروازانه می تواند به عنوان الگویی از نحوه همکاری با طالبان در زمینه توسعه اقتصادی، حتی در شرایطی که کابل در صحنه جهانی منزویست،تلقی شود.

غرب چه می خواهد: امنیت

یکی دیگرازآزمون‌های اولیه نحوه تعامل موضوع به موضوع، برخورد مقامات خارجی با طالبان در زمینه امنیت است. بیشتر آنها ازوحشیگری طالبان در اجرای نظم و قانون انتقاد می کنند و خشم کاملاً موجهی را در مورد سرکوب مخالفان افغان و فعالان حقوق زنان ابراز می دارند. اما در عین حال، برخی از این مقام‌ها با طالبان گفتگوهایی غیرقابل پیش ‌بینی انجام می‌دهند، که در آن تمایل به تقویت تماس‌ها برای مقابله با شبه‌نظامیانی دارند که تهدیدات فراملی هستند. ایالات متحده کانالی را در دوحه حفظ کرده است که در آن مقامات امنیتی طالبان و همتایان آمریکایی آنها در زمینه مبارزه با تروریزم کار می کنند. تا کنون، هر دو طرف توانسته اندآن بحث را ازفراز و نشیب های مسیر سیاسی محافظت کنند،که باید ستود. کشورهای دیگر مقامات امنیتی را برای ملاقات های محرمانه به کابل فرستاده اند، از جمله هیئت هایی از همان کشورهای اروپایی که علناً طالبان را مورد انتقاد قرار می دهند. هماهنگ کننده ویژه سینیرلی اوغلو گسترش این نوع تعامل برای مبارزه با تروریزم، مواد مخدر غیرقانونی و قاچاق انسان را توصیه کرد. اگر این روش در مورد مسائل مربوط به امنیت عملی باشد، باید بتوان عین منطق داشتن مسیرهای تعامل جداگانه را در موضوعات دیگری که نیاز به توجه فوری دارند، نیزاعمال کرد.

کاهش انزوای طالبان به نفع مردم افغانستان، ثبات منطقه ای و امنیت جهانی خواهد بود

هر مسیر تعامل با طالبان را باید براساس شایستگی های خود ارزیابی کرد. هماهنگ کننده ویژه خواستار چنین همکاری با رژیم به عنوان راهی برای "ایجاد اعتماد" بین طالبان و جهان شد، به این امید که سیاست های سخت در هر طرف به مرور زمان نرم شود و منجر به یک معامله بزرگ با رژیم شود. با توجه به وضعیت کنونی امور، این بیش از حد خوش بینانه است. کاهش انزوای طالبان به نفع مردم افغانستان، ثبات منطقه ای و امنیت جهانی خواهد بود – اما احتمالاً منجر به تغییر سیاست عمده از سوی آیدیولوگ هایی که کشور را اداره می کنند، نخواهد شد. به همین دلیل، در میان دیگران، برخی از مقامات غربی از گزارش هماهنگ کننده ویژه ناراضی هستند: آنها نگرانی های موجهی دارند که توصیه های ارزیابی سازمان ملل متحدبه یک سبد هدیه برای طالبان تبدیل می شود، کالاهای اقتصادی را «رایگان» ارائه می کنند بدون اینکه آنها را به توافقات معاملاتی وسازش بر سر مسائلی که غرب به آنها اهمیت می دهد،مرتبط کنند.

چنین انتقادهایی تا حدی درست است که کاهش فشار مالی بر افغانستان ممکن است مستلزم کنار گذاشتن درجه ای از اهرم فشار بر رژیم باشد که در تیوری می تواند گرفتن امتیاز از طالبان را دشوارتر کند.امادر حالی که پیشنهاد همکاری به طالبان به جای مجازات ممکن است در نرم کردن تندروها شکست بخورد، باآنهم این واقع بینانه ترین راه برای ارائه کمک های ضروری به افغان های آسیب پذیر، به ویژه زنان و دختران است. کمک به افغان‌هایی که بیشترین نیازرادارند،انجام آن چیزی است که حتی با وجود طالبان ممکن است، ونبایدمنتظر فرمان‌های قابل قبول‌زیاد از سوی حاکمان دین‌سالارباشیم. به هر حال، مهم نیست که در پایتخت های غربی چه تصمیمی گرفته می شود، به احتمال بسیار زیاد روحانیون قندهار به وضع قوانینی برای جامعه افغانستان ادامه خواهند داد که برای بقیه جهان غیرقابل قبول است. در نتیجه، هر گام دقیق حکومت ها و نهادهای جهانی در جهت همکاری با رژیم باید به شدت به خاطر خود، مصئون ازهرگون آجندای سیاسی گسترده تر با هدف تشویق رژیم طالبان به تکامل در جهت مثبت، برداشته شود. ثبات اقتصادی و همکاری امنیتی به خودی خود مهم هستند، حتی اگرنتوانند به عنوان سنگ پله ای برای بازگشایی مدارس ثانوی دخترانه توسط طالبان عمل کنند.

نیاز به بحث های دقیق تر

همه موارد فوق برای دفعات بعدی که طالبان به یک گردهمایی دیپلوماتیک دعوت می شوند، پیامدهایی دارد. مقامات سازمان ملل متحد در حال بررسی نشست دیگری در دوحه برای اواخر سال 2024 هستند که باز هم نمایندگان بلندرتبه برای افغانستان درآن شرکت خواهند کرد. به نظر نمی‌رسد که خود منشی عمومی شرکت کند، امادرجات پایین‌تر نمایندگی دیپلوماتیک می‌تواند برای بحث عملی‌تر درباره یک موضوع متمرکز، شاید مسائل اقتصادی ،مفید باشد. این رویکرد به احتمال زیاد آغاز یک گفتگوی معنادار خواهد بود، زیرا طالبان ممکن است، در صورتی که آجندا چشم انداز نتایج ملموس را داشته باشد، مایل به مشارکت درآن باشند.

هیأت‌های خارجی که حداقل دودرجن کشورها و نهادهای چندجانبه را نمایندگی می‌کنند، باید از نشست‌های مقدماتی برای فکر کردن در مورد چگونگی محدود کردن دامنه آنچه که باید با طالبان بحث شود، استفاده کنند. همانطور که گفته شد،آنهاباید مخصوصا ،آجندای تلاش های دوحه برای فشاربه یک دولت فراگیررا که راهی مطمئن متوقف کردن هرگونه مکالمه معنادار است، کنار بگذارند. حقوق زنان، همچنان تقاضا برای همکاری طالبان در زمینه امنیت و مبارزه با تروریزم، یکی از موضوعات اصلی شامل آجنداخواهد بود. دیپلومات ها علاوه بر تصمیم گیری در مورد اینکه از طالبان چه چیزی بخواهند، باید روشن کنند که مایلند چه چیزی بدهند. اگر خود اهرم هرگز قابل استفاده نباشد، اهرم کارساز نیست، بنابراین دیپلومات ها باید معیارهای حذف طالبان از لیست های مختلف تحریم را مورد بازنگری قرار دهند. برای مثال، لست افراد تحریم‌شده ازسوی ملل متحد ، قدیمی است، تا جایی که از نظر فنی حذف هیچ یک از اعضای طالبان با معیارهای موجود ممکن نیست، به این معنی که تحریم‌ها دیگر هیچ انگیزه‌ای برای رفتار خوب ارائه نمی‌کنند.

باید مسیر مذاکرات در مورد عادی سازی نهایی روابط بین جهان و دولت افغانستان وجود داشته باشد

هر چه که مذاکره کنندگان در دوحه تصمیم بگیرند که باید سناریوی بده و بستان در نهایت منتهی به اجازه دادن به افغانستان برای پیوستن مجدد به جامعه بین المللی گردد، آنها باید برای یک دوره طولانی گفت وگوها را بررسی کنند. دیپلومات‌هایی که از سال 2018 تا 2020 روی مذاکرات دوجانبه ایالات متحده و طالبان در دوحه کار می‌کردند، به یاد دارند که شیوه ای مذاکره ای طالبان اغلب مستلزم مشاورت‌های داخلی طولانی بین دوره ها بود. تمام جزئيات كوچك اين پیشرفت هاوپس رفت ها  توسط رهبران مذهبي، گاهي طولانی جويده مي شد. مقامات خارجی در مورد فارمت مناسب برای برگزاری چنین گفتگوهایی بحث کرده اند، این که آیا تشکیل یک "گروه تماس" از کشورهای مربوطه، تجمع همسایگانی که بیشترین خطر را در افغانستان احساس میکنند یا گردهمایی های موقت در مورد موضوعات معین، نقش یک فرستاده ای جدید سازمان ملل متحد در صورت منصوب شدن، نیز باید روشن شود. در هر یک از این سناریوها، عنصر کلیدی موفقیت، دادن زمان کافی برای طولانی شدن پروسه دیپلوماتیک خواهد بود. راه به رسمیت شناختن رژیم طالبان طولانی و ناهمواراست و زمانی که روحانیون راه های جدیدی برای برانگیختن خشم بیابند، ممکن است با موانع روبروشود. باآنهم، همانطور که هماهنگ کننده خاص به درستی گفت، بایدبه هرصورت یک مسیر مذاکرات در مورد عادی سازی نهایی روابط بین جهان و دولت افغانستان وجود داشته باشد.

اکنون که شورای امنیت سازمان ملل متحداصولا برای چنین گفتگوهای عادی سازی با طالبان لطف نموده است، سازمان ملل نیز باید روشن کند که چه چیزی به این گفتگوها تعلق ندارد. هر فرستاده یا گروه تماسی که در آینده به دنبال گفت‌وگوهای سطح بالا با طالبان می باشد، باید در امور سیاسی و نه مسائل اقتصادی یا امنیتی توظیف گردد. همانطور که هماهنگ کننده ویژه به درستی تاکید کرد، برخی مشکلات نیاز به اقدام فوری دارند. این موضوعات باید از مذاکرات اصلی حذف گرددو به طور مستقل و یک به یک به آنها پرداخته شود. قالب چنین تعاملاتی مربوط به موضوع می تواند انعطاف پذیر باشد: امنیت مرزها مربوط به همسایگان است، در حالی که سرنوشت دارایی های خارج از کشور عمدتاً بازیگران غربی را دخیل می سازند. رسیدگی به بحران فقر به طورخاص فوری است. پیشرفت در بازسازی برق، آبیاری، بانک مرکزی و سایر خدمات اساسی به تعویق افتاده است. پیشرفت در این موضوعات پیش پا افتاده می توانداندکی حالت عادی را به زندگی جنگ زده افغان ها بازگرداند - حتی اگر آنها تحت یک رژیم رانده شده که دور از حالت عادی است به رنج و عذاب ادامه دهند.

Subscribe to Crisis Group’s Email Updates

Receive the best source of conflict analysis right in your inbox.