Stranded trucks near the Pakistan-Afghanistan border in Torkham on January 16, 2024. Thousands were stranded after border points were closed to trade in the latest row over document rules for commercial vehicle drivers. Abdul MAJEED / AFP Report / Asia 30 January 2024 20+ minutes همسایگی طالبان: دیپلماسی منطقه ای با افغانستان حتی در حالی که بسیاری از دیپلماتها از رژیم طالبان دوری جسته و به رفتار آن با زنان و دختران اعتراض دارند، فرستادگان کشورهای نزدیک به افغانستان به دنبال معامله با کابل در زمینههایی مانند امنیت و تجارت بودهاند. این یک تلاش ارزشمند است که غرب نباید مانعی برای آن باشد. Share Facebook Twitter Email Linkedin Whatsapp Save Print Download PDF Full Report Also available in Chinese, Simplified Chinese, Simplified Turkish Russian Pashto Dari English Arabic موضوع جدید چیست؟ طالبان که عمدتاً توسط قدرتهای غربی منزوی شدهاند، به دنبال ایجاد روابط نزدیکتر با پایتختهای خارجی هستند. این کشورها نمی توانند به سادگی نه بگویند: آنها باید در مسائل امنیتی و اقتصادی با طالبان معامله کنند. باوجوداین، به دلیل بی اعتمادی و موانع ناشی از تحریم های غرب، تعامل منطقه ای محدود است.چرا مهم است؟ اختلال در روابط بین افغانستان و همسایگانش بر زندگی و معیشت در سراسر آسیای جنوبی و مرکزی تأثیر می گذارد. کابل و شرکای منطقهای آن باید راههای گسترش تجارت، مدیریت اختلافات بر سر آب و سایر منابع مشترک و مبارزه بانظامیگری فراملی را بررسی کنند. شکست می تواند باعث بی ثباتی در یک منطقه وسیع شود.چه کار باید صورت گیرد؟ به جای عقب نشینی از چالش های متعدد مقابله با طالبان سرسخت، پایتخت های منطقه باید به توسعه یک قالب کاملاتعریف شده برای همکاریهای امنیتی گسترده و یکپارچگی اقتصادی ادامه دهند. کشورهای غربی باید از چنین تلاش هایی حمایت کنند - یا حداقل از مسدود کردن آنها خودداری ورزند. خلاصه اجرائی از آنجایی که اکثر کشورهای جهان به دلیل نقض حقوق زنان و دختران از طالبان دوری میورزند، کشورهای منطقه در اطراف افغانستان برای رفع نیازهای خود برای امنیت و ثبات اقتصادی با این رژیم معامله میکنند. این منطقه، همانطور که طالبان به طور کلی آن را تعریف میکنند، «قارههای اوراسیا» را در بر میگیرد، از چین در شرق تا ترکیه در غرب و از روسیه در شمال تا هند و پادشاهیهای خلیج در جنوب. وکشورهای نزدیکتر از جمله کشورهای آسیای مرکزی، ایران وپاکستان امتدادمی یابد. طالبان، مانند حاکمان قبلی افغان، افغانستان را پلی میدانند که همه این مکانها را به هم وصل میکند. سیاست های کشورهای منطقه در قبال طالبان بسیار متفاوت است، اگرچه همه معتقدند که تماس با رژیم ضروری است، اما تعامل آنها تا کنون محدود است. کابل و شرکای منطقهای آن در تلاشند تا یک روش حیاتی را در مورد موضوعات مورد علاقه دوجانبه ایجاد کنند، که از تقویت تجارت گرفته تا مدیریت اختلافات بر سر آب و توقف نظامیگری فراملی را شامل میشود. این یک تلاش دشوار است، اما تلاشی است ارزشمند و غرب نباید مانعی برای آن باشد.انکار طالبان از حقوق اولیه زنان و دختران افغان و تحمیل قوانین سختگیرانه اجتماعی از زمان بازگشت به قدرت در اوگست 2021، احتمال به رسمیت شناختن رژیم آنها توسط سازمان ملل و سایر نهادهای بین المللی را از بین برد. اما حتی زمانی که دیپلماتهای غربی ملاقاتهای خود را با طالبان لغو کردند، بازیگران منطقهای به دنبال معاملات بیشتر با کابل بودند. برخی رفتار طالبان با زنان و دختران، بهویژه ممنوعیت تحصیلات متوسطه و عالی دختران را محکوم کردهاند، اما به طور کلی مقامات منطقهای تمایل دارند بر حقوق زنان و دختران تأکید نداشته باشند. مقامات منطقه متقاعد شده اند که بهترین راه برای تامین منافع کشورهایشان و تعدیل رفتار طالبان در دراز مدت، مشورت صبورانه با کابل است، نه طردکردن آن. به نظر می رسد که کانال های بین کابل و پایتخت های منطقه بهترین امیدهارا برای تعامل دیپلماتیک در سال های آینده به طالبان پیشکش میکند.با این همه، همکاری های منطقه ای ازآنچه که برخی ازهمسایگان افغانستان میخواستند محدود بوده است. برخی امیدوار "معامله بزرگ"بودند که به رسمیت شناختن دیپلماتیک را در ازای اقدام طالبان به تشکیل یک دولت فراگیرتر تبادله کند، به خصوص از طریق توانمندسازی سیاستمداران افغان که در گذشته در مخالفت با طالبان از آنها حمایت مینمودند و با آنهادوست باقی مانده اند. باوجوداین طالبان همه تلاشهابرای ترغیب شان به وارد کردن دشمنان سابق در کابینه را رد کردند. بنابراین اکثر بازیگران منطقهای به تعامل مقطعی با کابل که موضوعات خاص را مورد به مورد بررسی میکندرضایت داده اند. این رویکرد بیشتر بر اساس ضرورت و نه طراحی، با ترجیح خود طالبان برای روابط مبادلاتی که از پس منظرآنچه که آنها به عنوان مداخله خارجی در امور افغانستان پنداشته دوری می کند، همسو می باشد. صحبتهای طالبان در مورد احترام به ارزشهای فرهنگی متنوع و بدایل نظم جهانی «تحمیلی غرب»بامنافع قدرتهای منطقه ای که خودشان ازاصول حاکمیت وچند قطبی بودن دراموربین المللی دفاع می کنند همخوانی دارد .در راس دستور کار منطقه ای مسائل مربوط به امنیت است. مقامات منطقهای روشهای جدید کابل را برای کنترول گروههای شبهنظامی اسلامیست با درجات متفاوتی از تردید و نگرانی ملاحظه کردهاند. پس از تسلط طالبان، همسایگان افغانستان می ترسیدند که خشونت از مرزهای آنها به مناطقی مانند کشمیر تحت کنترل هند یا دره فرغانه در آسیای مرکزی سرایت کند. ثابت شد که این نگرانی ها اغراق آمیز است.همانطوریکه طالبان تسلط خود بر کشوررامستحکم کرد، ستیزه جویی گسترش نیافت. استثنای اصلی پاکستان است، جایی که حملات تحریک طالبان پاکستان (TTP) در دو سال اول قدرت طالبان بالارفت و به طور قابل توجهی تنش ها را با اسلام آباد افزایش داد. طالبان از یک کتاب بازی ستندرد برای پاسخ به نگرانی های منطقه ای در مورد تقریباً همه گروه های ستیزه جو استفاده کرده اند: کابل از کشتن یا دستگیری ستیزه جویان مظنون خودداری نموده. در عوض، درتلاش برای محدودکردن جاه طلبی هاودرهم شکستن ساختارهای فرماندهی شان آنها را دوباره جابهجانموده ودرایجاد زندگی جدید از آنان حمایت میکند.اولین قدم به سوی همکاری امنیتی بهتر منطقهای میتواند کاهش لفاظیها از همه طرفها و توافق بازیگران بر روی مجموعهای از حقایق باشد، حتی اگر اولویتهای متفاوتی داشته باشند. نیروهای طالبان در مقابله با خطرناک ترین جهادی ها، کسانی که به دولت اسلامی ولایت خراسان (IS-KP) وفادار هستند، بهتر عمل کرده اند، اما حتی در آن صورت، طالبان اعتماد کافی را با شرکای منطقه ای برای اشتراک آزادانه اطلاعات ایجاد نکرده اند. بخشی از مشکل این است که بین چگونگی برخوردکابل با اکثر گروههای شبهنظامی اسلامگرا در افغانستان و آنچه که منطقه دوست داردکابل با آنهاچگونه برخوردکندشگاف اساسی وجوددارد. غلبه بر این شکاف مستلزم ایجاد یک پلیت فارم مشترک برای بحث در مورد نگرانی های امنیتی منطقه ای و یک رویکرد مشترک برای رسیدگی به چیلنج ها است. همه طرف ها از بهبود مدیریت مرزی، ادغام گمرکی و تعیین مرزهای ناهموار افغانستان سود خواهند برد.حوزه اصلی سایر همکاری های منطقه ای اقتصادی است. دههها جنگ در افغانستان ایدههای افزایش تجاری برای رقابت با راه های ابریشم قدیمی راکنار گذاشت. اماهمین که پیروزی نظامی طالبان ثبات بیشتری را به ارمغان آورد،و مقامات بالفعل شروع به مبارزه با فساد کردنداینها دوباره ارزش خودرابه دست آوردند. پایتختهای منطقهای اکنون در حال مشاهده بارقههایی از فرصتهای تجاری اقتصادی هستند. آنها طرحهای دیرینه برای انتقال لاریها، واگنهای ریل، گاز و برق را از سرحدات دور میکنند. طالبان برای شروع کار روی چنین پروژههایی بیصبر هستند، اگرچه برخی از موانع آنقدر زیاد استند که در کوتاهمدت غیرقابل عبور خواهند بود.منطق برای اتصال بهتر اقتصادی منطقهای ، مخصوصادر بخش انرژی که کشورهای آسیای مرکزی در جستجوی بازارهای جدید هستند در حالی که آسیای جنوبی به منابع جدید نفت، گاز و برق نیاز دارندبسیار زیاد است. به همان اندازه مهم، منطقه دلایل استراتژیک برای تشویق سرمایه گذاری در افغانستان را به عنوان بخشی از برنامه ریزی بلندمدت برای یکپارچگی اقتصادی دارد که به نوبه خود به ثبات منطقه کمک می کند. برخی از بازیگران منطقه ای فکر می کنند که ادغام افغانستان در ساختار اقتصادی منطقه می تواند نفوذ منطقه ای را افزایش دهد، مخالفان دیپلماسی را در میان طالبان آرام کند و قدرت بالفعل را به یک نهاد قابل پیش بینی تر تبدیل نماید. بسیاری از طالبان، به نوبه خود، این ادغام را راهی برای رفاه بیشتر برای افغانستان و طول عمر بیشتر برای رژیم خود می پندارند.با این حال، عوامل متعددی مانع همکاری اقتصادی بین کابل و منطقه می شود. محدودیت ها و تحریم های اقتصادی همچنان سرمایه گذاری خصوصی را سرکوب می کند. تمایل برخی از کشورهای اهداکننده برای محدود کردن کمکها به کمکهای بشردوستانه، و تلاشهای برخی برای جلوگیری از کمکهای توسعهای به طور کلی نیز در این امر مؤثر است. منابع محدود برخی از کشورهای منطقه، همراه با ناتوانی در جلب حمایت مالی خارجی، مانع همکاری جدی اقتصادی میان افغانستان و منطقه می شود. به همان اندازه مهم، فقدان یک چارچوب قانونی در افغانستان اعتماد بخش خصوصی را در این کشورهمچنان تضعیف میکند، مخصوصا زمانی که طالبان دست به بازنگری موقتی و مرموز قوانینی میزنند که ازدوره حکومت جمهوری که آنها سرنگون کردهاست به ارث بردهاند.برخی از اقدامات طالبان، از جمله ایجاد زیرساختهای آبی بدون هماهنگی با کشورهای پایین آب، تنشهایی را با همسایگان افغانستان، بهخصوص ایران و ازبکستان، به وجود آورده است. اختلافات گهگاه به درگیری بین طالبان و نیروهای امنیتی کشورهای همسایه آنها منجر شده است. در چنین فضای تبآلود، دولتهای منطقه ممکن است وسوسه شوند که جاهطلبیهای خود برای تعامل با طالبان را کاهش دهند. با این حال، انجام این کار احتمالاً حل چنین مشکلاتی را دشوارتر می کند و راه حل های بالقوه را برای سایر چیلنج هایی که همسایگان در افغانستان با آن روبرو هستنداز دسترس دورترمی سازند.بسیاری از گامها به سمت همکاریهای منطقهای مستقیماً شامل کمککنندگان غربی نمیشود، اما این کشورها در نتایج آن سهیم اند، مخصوصا اروپایی ها از منطقه ای باثبات و خودکفا که منبع اصلی مواد مخدر، مهاجران غیرقانونی یا تروریسم نیستند، سود خواهند برد. هنوز تحریمها و سایر اقداماتی که از غرب منشأ میگیرند و هدفشان نشان دادن مخالفت با طالبان است، موانعی بر سر راه روابط کارآمدتر بین کابل و پایتختهای منطقه استند. خواه رأی گیری در بانک جهانی در مورد یک پروژه آب باشد، یا مجوز ارسال تجهیزات به مرزبانان طالبان، علیرغم تحریم ها، پیشرفت زیادی به حمایت غرب بستگی دارد - یا حداقل، رضایت آن. در حالی که چنین گام های عملی نباید متضمن به رسمیت شناختن رژیم طالبان باشد، اما به صلح، ثبات و امنیت منطقه کمک می کند.یرونج 30 ،لسکورب/لباک 2024 Related Tags More for you Commentary / Asia Why the Taliban Should Be Brought in from the Cold for Climate Talks Q&A / Asia Pakistan’s Mass Deportation of Afghans Poses Risks to Regional Stability Also available in Also available in Persian, Farsi, Pashto